چند روزی است، در کنار برج های سر به فلک کشیده اتوبان حقانی تهران و در حوالی چهار راه جهان کودک و در منطقه تفریحی تپه های عباس آباد( بوستان مشاهیر) چادرهایی برپا شده است که توجه مردم منطقه، عابران و خودروهای عبوری را به خود جلب کرده است، این چادرها متعلق به اقوام عشایر کشور است که به بهانه برگزاری نمایشگاه « تخصصی مشارکت ملی گردشگری» چند روزی میهمان پایتخت نشین ها شده اند.
اقشار گوناگون عشایر از ترک، لر، بلوچ ، فارس، سیستانی، سمنانی و خوزستانی در حاشیه این نمایشگاه چادرهای خود را برپا کرده اند و سرگرم زندگی روزمره خود هستند، در حقیقت بخش هایی از پایتخت حال و هوای شیرین و اصیل روستایی و عشایری پیدا کرده است.
حال و هوایی که این روزها در هیاهوی زندگی شهری، تا حد زیادی دستخوش تغییرات و فراموش شده است و دغدغه های زندگی ماشینی فرصت فکر کردن، اندیشیدن و یادآوری این حال و هوای اصیل و سنتی ایرانی را از ما گرفته است!
خودمان مقصریم!
البته نا گفته نماند که خودمان مقصریم، چرا که در سال های گذشته موضوع مهم و حیاتی معرفی فرهنگ های اصیل و سنتی در بین اقوام گوناگون کشور به مردم، همواره در اولویت های دست چندم برنامه های رسانه ای قرار داشته است و تنها به ارائه چند تصویر از زندگی ایلی و عشایری و یا پخش تعدادی موسیقی و فیلم از شیوه زندگی این قشر از جامعه اکتفا کرده ایم.
خودمان مقصریم، چرا که در سال های گذشته آنقدر مشغول محکم کردن ستون خانه ها، برج ها و ویلاهای خود و آموزش روش های رسیدن به این موارد به فرزندانمان بوده ایم که امروزه نه تنها فرزندانمان تا حد زیادی با فرهنگ اصیل و آداب و رسوم سنتی و روستایی ایران بیگانه هستند، بلکه هر چه بر تعداد ستون های برج ها در کلانشهر های ایران اضافه شده است، در مقابل پایه های چادرهای عشایر و روستانشین ها کمتر به چشم آمده و حتی تعداد آنها در حوالی و حومه های شهرهای بزرگ هم به نسبت گذشته کمتر شده است!
در حقیقت همه جانبه در دل کار نرفته ایم و جستجو نکرده ایم که به ظرایف پیدا و پنهان و شیرینی های این نوع از زندگی که از شمال تا جنوب کشور وجود دارد، بپردازیم.
فرصت مغتنم است
با برگزاری «نمایشگاه تخصصی مشارکت ملی گردشگری» در پایتخت این فرصت مغتنم به وجود آمد تا برای مدتی هر چند کوتاه بار دیگر ستون ها و پایه های چادر های عشایر در قلب پایتخت برپا شود و مردم و به ویژه خانواده ها بتوانند در این فرصت اندک با حال و هوای زندگی روستایی و عشایر آشنا شوند.
*از گرد روغنی تا آش کشک چهار محال و بختیاری
عشایر و کوچ نشین های ایل بختیار که در منطقه چهار محال و بختیاری ساکن هستند، با محصولات غذایی مانند گرد روغنی و انواع آش های دوغ و کشک در محل برگزاری نمایشگاه حاضر شدند و با طبخ انواع آش و توزیع آن بین بازدیدکنندگان کام مردم تهران را با غذاهای محلی خود شیرین کردند. فراتر از این محصولات غذایی، شیوه برپایی چادر های ویژه عشایر بختیاری که به سیاه چادر با منگوله های رنگی شهرت دارد هم قابل توجه است و زیبایی خاصی به نمایشگاه بخشیده است.
*مخلوطی از خرما با کنجد و گندم
اما اهالی خونگرم سیستان و بلوچستان با یک شیرینی خاصی در نمایشگاه شرکت کرده اند، شیرینی گرد شبیه به کوفته های تبریز اما از جنس خرما، که با خرما و کنجد مخلوط می شود و محصولی به نام «خرمای لندو» را رقم می زند. محصولی شیرین و خوش طعم اما بسیار گرم و پر حرارت.
*بفرمایید « نان فطیر» سمنان
در بخش هایی از نمایشگاه در کنار اقدام لر، ترک، بلوچ ، سیستانی و خوزستانی، این سمنانی ها هستند که با نام مخصوص خود از علاقه مندان و بازدیدکنندگان پذیرایی می کنند. نان فطیر نان ویژه سمنان که در همان محل نمایشگاه پخته و ارائه می شود، علاقه مندان و مشتاقان خاصی خود را دارد. این در حالی است که سمنانی ها علاوه بر این نان، محصولات دیگری را هم در اختیار علاقه مندان در نمایشگاه قرار می دهند، کوفته سمنانی، کشک بادمجان، آش انار و آش رشته تنها تعدادی از محصولات غذایی محلی است که در چادر استان سمنان ارائه می شود.
*چای لب دوز و لب سوز اصیل خلیج همیشه فارس
جالب اینجاست که بروچه های عرب زبان خوزستان هم برای خود ساز و کار ویژه ای در« نمایشگاه تخصصی مشارکت ملی گردشگری» به راه انداخته اند و بازار چای لب دوز و لب سوز اصیل خلیج فارس حسابی داغ است. بازدیدکنندگان برای استراحت کوتاه در بین بازدید خود برای لحظاتی میهمان چای ویژه عرب زبان های خوزستانی می شوند و در اصطلاح با چای ویژه خلیج فارس نفسی چاق می کنند.
*اردبیلی ها و شیرینی محلی اردک
اما اقوام و مردم اردبیل با یک شیرینی ویژه با نام اردک به نمایشگاه آمده اند و با طبخ و ارائه این شیرینی محلی محصولات محلی خود را به بازدید کنندگان معرفی می کنند.
*اگر به فکر نباشیم
هر چند که زندگی ایلی و عشایری در کشور، ابعاد گسترده تری از این نمایشگاه و جنبه های گوناگون و زیبایی دارد، اما فراموش نکنیم اگر به فکر ترویج فرهنگ اصیل و سنتی ایرانی در کشور برای انتقال صحیح آن به نسل جوان نباشیم، در آینده ای نه چندان دور نه تنها فرزندانمان به صورت کامل با فرهنگ زندگی روستایی و عشایری که بخشی از هویت ایران است، بیگانه هستند، بلکه همه ما در حسرت شیرینی و طراوت همین چند قلم غذای محلی هم خواهیم بود!
\n
انتهای پیام/